ابعاد نابهنجار شخصیت
1-5-2- مفهوم شخصیت
با وجودی که اغلب روان شناسان قبول دارند که می توان مردم را بر حسب ویژگی های شخصیتی شان توصیف کرد اما نظریه پردازان همچنان به بحث در مورد تعداد ویژگی های اصلی سازنده شخصیت انسان ادامه می دهند. از آنجا که روانشناسی ادعا میکند یک علم تجربی است، ممکن است گمان رود که همه گزارههای نظری شخصیت شناس نتیجه تحقیق هستند؛ اما تحقیق یا اکتشافی است یا تاییدی، البته مهم است که تاکید کنیم بر اینکه نظریههای شخصیت، منحصرا یا حتی اولا و با لذات بر معرفت تجربی مبتنی نیستند؛ زیرا معرفت تجربیای که در دسترس شخصیتشناس است، هنگامی که در کنار غنا و پیچیدگی انسانها و زندگی هایشان گذاشته شود، کافی نیست، و گاهی به قدری متعصبانه است که باید به صورتی جدی کلیتش محدود شود. به طور جدی تردیدی ندارد که شخصیت وجود دارد، در واقع ما به طور روزمره، شخصیت خود و دیگران را در فعالیت ها و تصمیم های روزانه به حساب میآوریم؛ اما هنگامی که سعی میکنیم ماهیت شخصیت را به صورتی دقیق مشخص کنیم، ظاهرا همین شخصیت از مقابل چشم ما محو میشود، و ما را ناکام و متزلزل وا مینهد. توضیح شخصیت هم مشکل است؛ زیرا با اینکه شخصیت، ملموس ترین و انسانی ترین چیز در پیرامون ماست؛ اما نمیتوانیم از طریق مطالعه موجودات زیستی دون پایهتر از انسان، فهم چندانی در مورد شخصیت به دست آوریم، و توانایی ما برای مشاهده دقیق انسانهای دیگر نیز محدود است، از این جهت که تمام مشاهدات ما باید از صافی شخصیت های خودمان عبور کند؛ لذا بهتر است صعوبت کار را بپذیریم و درست در آن غوطهور شویم. برای فهم شخصیت میتوانیم با مرور بر تعاریف موجود شخصیت شروع کنیم؛ اما به نظر مي رسد از این روش مطلب کمی به دست میآوریم؛ زیرا تعاریف بیشماری در کار است که هر یک از آنها کاملا مفصل و پیچیده است. صاحب نظران حوزه شخصیت و روان شناسی از کلمۀ شخصیت تعریف های گوناگونی ارائه داده اند. از نظر ریشه ای، گفته شده است که کلمۀ شخصیت که معادل کلمه Personality انگلیسی است درحقیقت از ریشه لاتین Persona گرفته شده که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحا اشاره بر این مطلب دارد که شخصیت هرکس ماسکی است که او بر چهره خود می زند تا وجه تمیز او از دیگران باشد (وزیری، 1395).
2-5-2- تاریخچه ی بررسی اختلال های شخصیت
اختلالات شخصیت در پنجمین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[1]در دو فصل جداگانه مورد بررسی واقع شده است. فصل ۲ که شامل تکرار ملاک های تشخیصی چهارمین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی است و فصل ۳ مدل جایگزین پنجمین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای اختلالات شخصیتی است و ۶ ملاک عمومی دارد که مشخصه اصلی آن، تمرکز بر اختلال در عملکرد شخصیتی و صفات نابهنجار است. اختلال عملکردی در دو حوزه درون فردی (خود) و میان فردی مورد بررسی قرار می گیرد و ابزار سنجش آن سطح عملکرد شخصیت است. صفات نابهنجار شخصیتی شامل ۵ بعد اصلی است که هر کدام از این صفات در قطب مخالف ۵ عامل بزرگ شخصیت[2]قرار می گیرند (کروگر و مار کن[3]، ۲۰۱4). 25 فاکتور در مجموعه این صفات اصلی قرار می گیرد و ابزار سنجش صفات نابهنجار شخصیتی[4] است.
با منابع دقیق، نگارش اصولی بر اساس APA، با 12صفحه مفید و قابلیت اصالت سنجی متون
*مانپت طرحی نو در فروش مبانی نظری*
nabehanjar shakhseyar_1588492854_40217_5614_1449.zip0.25 MB |