انگيزش پيشرفت تحصيلي
سازه ي انگيزش پيشرفت تحصيلي در مدرسه به رفتارهايي كه به يادگيري پيشرفت تحصیلی مربوط است ، اطلاق مي شود (هنری و دارلاک[1] ، 1998)
رويكردهاي زيادي براي تعريف انگيزش پيشرفت تحصيلي وجود دارد ، بعضي از رويكردها به انگيزش هاي مربوط به موفقيت به طور عام ميپردازند . يكي از آنها ، رويكرد هدفهاست. رويكرد هدفها براساس انگيزش هاي سازگارانه و ناسازگارانه پديد آمده است (اریک[2]،2003).
تحقيقات در اين زمينه اين رويكرد نشان داده است ، كودكاني كه توانايي هاي يكساني دارند ، در برابر مشكلات آموزشي و يادگيري ، پاسخهاي متفاوتي ميدهند ، بعضي از افراد با وجود تواناييهاي سطح بالا با اين دشواريها به گونهي مواجه ميشوند كه به نظر ميرسد توانايي اندكي دارند و از اين كه تلاشهايشان به موفقيت نميرسد ، نااميد ميشوند ، گاهي در قالب الگوي درماندگي آموخته شده آن را تفسير ميكنند كه ناسازگارانه است ، زيرا در مقابل رسيدن كودكان به اهداف ارزشمند و بالفعل كردن تواناييهاي دروني آنها مانع ايجاد مي كند .در مقابل ، گروهي مشكلات را به گونه ي مي بينند كه مي توانند بر چالش هايي كه بر سر راه شان هست غلبه كنند ، از مشكلات ناراحت نمي شوند ، حتي در وجودشان احساس لذت از غلبه نمودن بر چالش پديد ميآيد . آنها توجه خود را به تغيير دادن راهبردها با حداكثر تلاش متمركز مي كنند و سطوح حل مسئله خود را غني تر مي كنند . اين واكنش ها را پاسخ هايي با جهت گيري تسلط مي نامند (همان منبع).پژوهشگران انگيزش پيشرفت تحصيلي را مربوط به دو طبقه از اهداف مي دانند : اهداف عملكردي و اهداف يادگيري. در نظريه هدف – محوري خود پيش بيني مي كند ، رفتار افراد با سوگيريهاي متفاوت در دستيابي به اهداف، به ادراك آنان از تواناييهايشان بستگي خواهد داشت(دوئيك[3]،1986).
دوئيك اشاره ميكند در اهداف عملكردي، هدف، عملكرد و كفايت است و دانشآموزان موفقيتها را به عنوان ملاك كفايت خويش مي دانند . در اهداف يادگيري ، هدف ، يادگيري و تسلط بر كفايت است. در اين حالت افراد به دنبال هدف هاي ديگري هستند و در جستجوي فعاليت جديد و افزايش كفايت خود تلاش مي كنند. به عبارت ديگر ، دانش آموزاني كه اهداف عملكردي را مد نظر دارند ، در ابتدا علاقه مند به اكتساب ارزشيابي هاي مثبت از تواناي هايشان هستند ، سعي مي كنند تا از موارد منفي اجتناب كنند ، اين افراد ترجيح مي دهند ارزشيابي مثبتي در يك تكليف آسان تر به دست آورندتا اين كه احتمال ارزشيابي منفي در تكليفي مهم تر و چالش انگيزتر را بپذيرند.
[1] Haney & Durlak
[2] Eric
[3] Dweck
angizesh_1575316718_33902_5614_1573.zip0.08 MB |