2-4- خودتنظیمی
2-4-1- يادگيري خودتنظيمی
تا قبل از دهه ي 1980، مطالعات در حوزهي يادگيري خود تنظيم، بر زمينه هاي گوناگون فردي، خانوادگي، و اجتماعي متمرکز بود و پس از آن، اين سازه در زمينهي يادگيري مطرح شد و مورد توجه نظريههاي گوناگون روانشناسي از جمله رفتارگرايي، شناخت گرايي، قرار گرفت (کديور، 1380).
يادگيري خودتنظيم بدين معني است که دانشآموز مهارتهايي براي طراحي، کنترل و هدايت فرايند يادگيري خود کسب کند و براي يادگيري تمايل دارد و قادر است کل فرايند يادگيري را ارزيابي کند و در مورد آن بينديشد (بريرلی، 2001). زيمرمن و شانک،(2008) خودتنظيمي در يادگيري را، توانايي دانش آموز براي درک و کنترل يادگيري شان مي دانند که براي موفقيت در مواد درسي بسيار مهم است و آنها را به يادگيرندگاني اثربخش و کارآمد تبديل ميکند. بنابر تعريف بالا، ميتوان نتيجه گرفت که راهبرد يادگيري خودتنظيم براي آموزش اين موضوع به دانش آموزان است که رفتارشان آموختني است و ميتوانند اثرهاي رفتاري خود را بررسي کنند و محيط يادگيري خود را چنان سازمان دهند که رفتارها و تلاشهايشان بازدهي بيشتري داشته باشد.
نظريه يادگيري خودتنظيمي بر اين اساس استوار است که چگونه فرد از نظر فراشناختي، انگيزشي و رفتاري، يادگيري را در خود سامان ميبخشد. بر اساس نظريه سه وجهي[1] بندورا مبناي يادگيري خودتنظيمي، شناخت اجتماعي است. به عقيده وي، فعاليتهاي يادگيري دانشآموزان بوسيلهي سه عامل فرآيندهاي شخصي، محيطي و رفتاري آنها تعيين ميشود. نظريه يادگيري خودتنظيمي را پينتريچ و ديگروت مطرح کردند. آنها خودکارآمدي، ارزشگذاري دروني و اضطراب امتحان را به عنوان باورهاي انگيزشي در نظرگرفتند و راهبردهاي شناختي، فراشناختي، تلاش و تدبير دانشآموزان را تحت عنوان يادگيري خودتنظيمي معرفي کردهاند(همان منبع).
پژوهش ها در زمینه خود نظم داده شده (self –Regulated Learning ) حاکی از این است که ارزیابی و شناخت خود نظم جویی از یک سو نیاز به شناخت راهبردهای شناختی و از سوی دیگر استفاده از راهبردهای انگیزشی دارد. به این منظور نظریه های جدید تلاش می کنند تا مدل های یکپارچه و چندی بعدی را در مورد روابط درونی بین اجزای شناختی و انگیزشی یادگیری خودنظم دهی فراهم کنند. چارچوب اصلی خودنظم دهی مبتنی بر این است که چگونه دانش آموزان از نقطه نظر شناختی- رفتاری و فراشناختی- رفتاری به مطالعه نظم می دهند(همان منبع).
در مطالعه فرآیند یادگیری خودنظم دهی، شیوه های پردازش اطلاعات به عنوان یک عامل شناختی بسیار مهم در نظر گرفته می شود. در حقیقت بدون توجه به پردازش اطلاعات، تمایز بین خودنظم دهی و نظم دهی خارجی غیر ممکن است. زیمرمن (1990) یادگیری خود نظم داده شده را به عنوان نوعی از یادگیری که در آن افراد تلاشهای خود را برای فراگیری دانش بدون تکیه به معلم و دیگران شخصا شروع کرد، و جهت میبخشند، توصیف میکند. و در تعریف دیگری (زیمرمن، 1998) یادگیری خود تنظیم شده عبارت است از فرایندی که دانشآموزان را وادار به درگیری خلاقانه در تلاشهای فکری، رفتاری و شناختی میکند تا بتوانند به اهداف مهم و باارزش آموزش تحقق بخشند. این تعریف حاکی از این است که:
[1] Triadic Theory
khodtazim_1573109665_33288_5614_1355.zip0.07 MB |