-2- سلامت روان
1-2- 2- تاریخچه سلامت روان
تاريخچه سلامت روان با توجه به وجود بيماريهاي رواني از زماني که بشر وجود داشته و مخصوصاً از زمانی که زندگي اجتماعي را شروع کرده با او همراه بوده است. پيدا کردن شروع يک نهضت به خصوص نهضتهاي اصلاحي و علمي به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسأله مشکلي است. در حقيقت روان پزشکي را ميتوان قديميترين حرفه و تازهترين علم به شمار آورد. قديميترين، چون بيماريهاي رواني از قديم وجود داشتهاند. تازهترين علم، براي اينکه تقريباً از سال 1930، بعد از تشکيل اولين کنگرهي بينالمللي بهداشت رواني بود که روانپزشکي جزئي از علوم پزشکي شد و سازمانهاي روان پزشکي و مراکز پيشگيري در کشورهاي مترقي يکي بعد از ديگري فعاليت خود را شروع کردند. از فعاليت اين سازمانها در جريان جنگ جهاني دوم عملاً کاسته شد و بدين ترتيب ميتوان روانپزشکي را تازهترين علم بعد از جنگ جهاني دوم به حساب آورد (ساپینگتون[1]،2005).
اولين بار سقراط فيلسوف مشهور يوناني بود که خرافات را از بيماريهاي رواني کنار گذاشت و اختلالات رواني را به طرف پزشکي کشانيد. دربارهي ماليخوليا و جنون زايماني تعريف و توصيف کرد و مغز را مرکز اصلي روان دانست. جاليوس علت اصلي بيماريهاي رواني را اختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن ميدانست. در اوايل قرن 13 و اوايل رنسانس ارتباط جسم و روان و يکپارچگي واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و به علاوه فرضيه ابوعليسينا مسأله اين ارتباط را به اسپانيا و کشورهاي ديگر کشاند و اين زمينهاي براي فرضيه ی جديد بيماريهاي روان تني شد. اين قرن را بايد قرن سحر و جادو، دخالت شياطين و ارواح در ايجاد بيماريهاي رواني دانست (میلانی فر، 1386).
[1] Sappington
salamat_1573108800_33284_5614_1154.zip0.05 MB |