کیفیت زندگی
تاریخچه ی پیدایش مفهوم کیفیت زندگی به دوران ارسطو در سال ۳۸۵ قبل از میلاد مسیح باز می گردد. در آن دوران ارسطو ((زندگی خوب )) یا ((خوب انجام دادن کارها)) را به معنی شاد بودن در نظر گرفته است. در عین حال به تفاوت مفهوم شادی در یک فرد بیمار با ثروتمندی که فرد فقیری را شاد می کند، یکسان نیست و به طور مستقیم بیان نموده است که شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد، بلکه برای یک فرد نیز در شرایط متفاوت، معنای یکانی نخواهد داشت . به هر حال در آن زمان، شادی یا شادمانه زیستن معادل با آنچه که امروز کیفیت زندگی نام دارد، تلقی می شد. اصطلاح کیفیت زندگی تا قرن بیستم مورد استفاده قرار نگرفته بود. به مرور زمان محققین متوجه شدند که کیفیت زندگی از واژه هایی است که تعریف مشخص و يكانی ندارند. اگر چه مردم به طور غریزی معنای آن را به راحتی درک می کنند، ليكن همانگونه که اشاره گردید، این مفهوم برای آنها یکسان نیست. بعضی از محققین معتقدند که تنها در صورتی که تواما چندین بعد از سلامتی سنجيده شود، می توان آن را کیفیت زندگی نامید(عبودی ،۱۳۹۲).
عده ای نیز بر این باورند که یک تعریف واحد که در تمام مراحل با جوامع مختلف کاربرد داشته باشد، برای این مفهوم وجود ندارد . اغلب صاحب نظران در این زمینه توافق دارند که کیفیت زندگی، حقایق مثبت و منفی زندگی را در کنار یکدیگر در نظر می گیرد و چند بعد دارد، از طرفی آن را یک مفهوم ذهنی و پویا قلمداد می کنند، ذهنی به این معنا که حتما باید توسط خود شخص بر اساس نظر او و نه فرد جایگزین تعیین گردد و پویا یعنی در طول زمان تغییر خواهد کرد و لذا ضروری است در دوره ای از زمان اندازه گیری شود(یابنده ،۱۳۹۱).
keyfiyat_1572978285_33241_5614_1242.zip0.36 MB |