تاریخچه یادگیری همیاری
در گذشته در مورد تدریس و یادگیری اعتقاد بر این بود که کلاس های ساکت کلاس های یادگیری واقعی هستند. همچنین دانش آموزانی که در حین تدریس معلم ساکت بودند، دانش آموزان منضبط به حساب می آمدند و وظیفه معلم خوب، تجویز دانش محض و اصول منطقی بود. امروزه بسیاری از مدارس درصدد تدوین برنامه هایی هستند که دانش آموزان را به بیان عقاید و مشارکت در یادگیری دعوت کنند. این گونه برنامه ها که با عنوان یادگیری همیاری بیان می شوند، دانش آموزان را به بحث، مذاکره و در نهایت آموزش یکدیگر فرا می خوانند. یادگیری همیاری در حقیقت به مثابه راه حل مقابله با انبوهی از مشکلات آموزش و پرورش و راهبرد موفق آموزشی پذیرفته شده است و در آن کلیه دانش آموزان به همراه معلم در فرایند تدریس و یادگیری مشارکت می کنند (کرامتی، ۱۳۸4). ایده کلی روش همیاری سابقه ای طولانی دارد، اما توسعه برنامه های آموزشی و پژوهش مداری که روش همیاری را برنامه ریزی و مورد آزمون قرار داده است، تقریبا از اوایل سال ۱۹۷۰ آغاز شده است. این رویکرد حاصل اندیشه نظریه پردازان و محققانی است که می خواستند به نحوه یادگیری کودکان از تجربه پی ببرند. آنها با این اندیشه که دانش آموزان باید منفعل و تحت تسلط معلم باشند، شدید مخالف بودند. این دسته از صاحب نظران معتقدند که تجربه بیشترین نقش را در فرایند یادگیری دارد، به شرطی که همراه با تجزیه و تحلیل منظم و منطقی باشد (علیزاده، ۱۳۸8).
jig saw_1565595123_29871_5614_1154.zip0.14 MB |