مبانی نظری حل مساله

مفهوم مساله وحل مساله

مساله شرایطی است که در آن شخص سعی می کند به هدفی دست یابد و جهت رسیدن به آن باید راه هایی را پیدا کند. سیف (1393) در تعریف مساله بیان داشته است که وقتی شخص با موقعیتی روبروست که نمی تواند از طریق کاربرد اطلاعات و مهارت هایی که در اختیار دارد به آن موقعیت سریعا پاسخ دهد با مسئله ای روبروست. از نظر یو[1] و همکاران (2015) مساله عبارت است از تعارض یا تفاوت بین موقعیت موجود و موقعیت دیگری که ما می خواهیم ایجاد کنیم. مساله زمانی پدید می آید که یک موجود زنده هدفی دارد، اما نمی داند چگونه باید به اهداف دست یابد. هر زمان فرد نتواند به سادگی از طریق انجام عمل یا اقدامی از وضعیت داده شده (اولیه) به سمت وضعیت مطلوب پیش رود؛ به تفکر رجوع می کند و چنین تفکری ملزم به طراحی اقداماتی می شود که می تواند بین شرایط موجود و مطلوب دخالت نماید.

تفاوت بین وضعیت هدف مطلوب و وضعیت جاری (موجود) از مسائل الگوریتمی تا مسائل پیچیده اجتماعی متفاوت است، علاوه بر تفاوت در حیطه مسائل، درک افراد از فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت هدف نیز متفاوت می باشد، به عبارتی پیدا کردن یا حل یک موقعیت ناشناخته، با برخی ارزش های اجتماعی، فرهنگی یا ذهنی در ارتباط می باشد اگر کسی ناشناخته ها را درک نکند یا ضرورت پرداختن به آنها و کشف آنها را در نیابد، مساله ای احساس نمی شود و هنگامی که فرد باور دارد پیدا کردن ناشناخته ها دارای ارزش می باشد عکس آن اتفاق می افتد، بنابراین توانایی حل مساله تابعی است از ماهیت مساله، تفاوت های فردی حل کنندگان مساله و طرقی که مساله بازنمایی می شود (شات[2] و همکاران، 2015).

با منابع دقیق، نگارش اصولی بر اساس APA، با 20 صفحه مفید و قابلیت اصالت سنجی متون

*مانپت طرحی نو در فروش مبانی نظری*